سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عکاسی نجوم – 13 نمونه عکاسی از آسمان شب

عکاسی نجوم یکی از مشکل ترین گونه ها و شاخه های عکاسی است که عکاسان آماتور به سراغ آن می روند. اما در عین حال یکی از تاثیرگذارترین انواع عکاسی محسوب می شود، که همیشه مورد توجه است.

خوشبختانه هنور تعداد زیادی عکاس آماتور ژانر عکاسی نجومی وجود دارند که زمان زیادی را صرف سفر با تجهیزات به مکان هایی می کنند که عکاسی نجوم در آن ها بهتر قابل انجام است. اما فراموش نکنید که این نوع عکاسی به هیچ وجه آسان نیست و نیازمند صرف زمان و تمرینات زیادی برای مسلط شدن به آن است. تعداد عکس هایی که کیفیتی همچون عکس های موجود در انتهای این مطلب داشته باشند، زیاد نیست!

عکاسی نجومی- چگونه از ستاره ها عکاسی کنیم

با اینکه عکاسی نجوم یک شاخه تخصصی در عکاسی است، به آن اندازه سخت نیست که بسیاری از مردم گمان می کنند. در حقیقت با استفاده از تعدادی تجهیزات اولیه و دانش مورد نیاز، می توانید در این شاخه عکاسی تجربه فوق العاده ای کسب کنید.

تجهیزات عکاسی نجومی

دوربین: بهترین عکس های نجومی را می توانید با یک هزینه بالا و خرید دوربین هایی همچون Nikon D850 و SONY A7RII ثبت کنید. اما شاید باور نکنید که بیشتر دوربین های معمولی DSLR هم می توانند عکس های نجومی خوبی بگیرند. نکته این است که خیلی در قید و بند دوربین تان نباشید.

لنز: به طور خلاصه شما به یک لنز واید و سریع نیار دارید. با زبان ارقام و اعداد دهانه دیافراگم، شما به دیافراگمی همچون f/1.8 ، یا f/2.8 و یا f/3.5 نیاز دارید. همچنین فاصله کانونی مطلوب شما احتمالاً 20 میلی متر خواهد بود.

پس یک لنز 12-24 mm با f/2.8  یک انتخاب عالی خواهد بود. از آن بهتر یک لنز فیکس 14 mm با f/1.8 است.

بار دیگر نکته ای که در مورد دوربین گفتم را فراموش تکرار میکنم. زیادی در قید و بند لنز نیز نباشید. یک لنز واید با دهانه دیافراگم f/3.5 هم کارتان را راه می اندازد.

بعد از لنز و دوربین یادتان باشید که حتماً به سه پایه نیاز دارید.

تنظیمات دوربین برای عکاسی نجوم

ساده ترین و سرراست ترین توضیح این است که دیافراگم دوربین را در بازترین حالت خود قرار دهید (مثلاً f/2.8). همچنین ایزو (ISO) را 1600 و یا 3200 در نظر بگیرید. برای به دست آوردن سرعت شاتر هم طبق یک قاعده تجربی 500 را بر عدد فاصله کانونی تقسیم کنید و نزدیک ترین سرعت شاتر نزدیک به جواب را انتخاب کنید. برای نمونه اگر فاصله کانونی 24mm را برای لنزتان انتخاب کرده اید، 500 تقسیم بر 24 می شود: 20.83. بنابراین سرعت شاتر 21 ثانیه مناسب خواهد بود.  این قاعده تجربی “قانون 500” (500 rule) نامیده می شود.

تمام عکس هایی که در ادامه آمده است با استفاده از همین قاعده ثبت شده اند. البته لازم به ذکر است که قاعده دیگری به نام “قانون 600”  نیز وجود دارد که عکاسان از آن برای ثبت تعدادی از این عکس ها استفاده کرده اند. فراگیری این دو قانون بسیار راهگشات. “قانون 600” را در مطلب دیگری در اینجا می توانید آموزش ببینید.

برای اینکه بیش از این مقدار و به صورتی عمیق تر و با جزییات بیشتر درباره تنظیمات دوربین در عکاسی نجومی بدانید، لازم است که این مطالب را مرور کنید:

  • چگونه از مسیر ستاره ها (star trails) عکاسی کنیم.
  • چگونه در شرایط نوری کم، فوکوس کنیم.
  • چگونه از کهکشان راه شیری عکاسی کنیم.
  • چگونه از ماه عکاسی کنیم.

اپلیکیشن هایی برای عکاسی نجومی

بهترین اپلیکیشن محاسبه کننده برای اعداد مربوط به نور دهی (exposure)  برای iPhone:

  • The 500 Rule Calculator
  • Dark Skies

بهترین اپلیکیشن محاسبه کننده برای اعداد مربوط به نور دهی (exposure)  برای Andriod:

  • Pin Point Stars
  • Sharp Stars
  • Star Trail Calculator

مثال هایی از عکس های نجومی

در ادامه ما 13 مثال از بهترین نمونه های عکاسی از آسمان شب را آورده ایم. این عکس ها توسط ابزارهایی همچون دوربین و تلسکوپ و توسط کسانی که عکس برداری نجومی نه یک رشته تخصصی که سرگرمی آنان محسوب می شود گرفته شده اند و بنابراین همگی در حوزه عکاسی نجوم آماتوری این عکس ها را ثبت کرده اند.

 

عکس های نجومی

عکس های نجومی

عکس های نجومی

عکس های نجومی

عکس های نجومی

عکس های نجومی

عکس های نجومی

عکس های نجومی

عکس های نجومی

عکس های نجومی

 

منبع:https://www.lightstalking.com

 

برای مطالعه بیشتر در خصوص دیگر سبکهای عکاسی می توانید از لینکهای زیر استفاده کنید:

عکاسی خبری

عکاسی خیابانی

عکاسی کودک

عکاسی عروس

عکاسی تبلیغاتی

عکاسی مد

عکاسی در طبیعت

عکاسی معماری

عکاسی از غذا


عکاسی از غذا و خوراکی با پنج نکته

عکاسی از غذا و خوراکی بی شک از شاخه های چالش برانگیز عکاسی محسوب می شود. همچون نقاشی از یک بوم خالی آغاز می کنید و به تدریج شروع به پرکردن آن می کنید. لایه روی لایه، شما عکسی را که قرار است ثبت کنید می سازید، تا زمانی که به یک تعادل میان هنر و واقعیت می رسید.

هر المانی در این نوع عکاسی یک انتخاب است. هر المان این عکس ها توسط عکاس با دقت فراوانی جانمایی شده است.

البته خوب می دانم، شروع این حرفه ناامید کننده است. چرا که باید در عین حال که عکاسی می کنید همزمان همچون یک سرآشپز نیز باشید. زمانی که به اندازه کافی در کار با دوربین مهارت پیدا کردید، قدم بعدی چه خواهد بود؟ من در این مرحله مدت زمانی طولانی گرفتار بودم. زمانی که به انداره کافی از عکاسی می دانید اما برای استفاده از این مهارت ها در حوزه عکاسی غذا دریچه ای نمی یابید. در ادامه در همین خصوص صحبت خواهیم کرد.

 

عکاسی غذا و خوراکی

 

همچون دیگر عکس ها در این شاخه از عکاسی نیز باید در هر عکس یک داستان روایت کنید. در این میان، بعضی از عکس ها داستان پیچیده تری از دیگری دارند و ممکن است قدری پیچیده و دور از دسترس به نظر برسند، اما اینگونه نیست. در ادامه مطلب، پنج نکته کاربردی که به شما کمک می کند مهارت هایتان را برای تبدیل شدن به یک حرفه ای در این حوزه افزایش دهید، مرور می کنیم.

1- زاویه را انتخاب کنید

در این شاخه از عکاسی تعداد کمی تنوع زاویه می بینید (بیشتر عکس ها از نظر انتخاب زاویه عکاسی شبیه هم هستند)، اما به هر حال شما هم باید آگاهانه یک زاویه انتخاب کنید. چرا که این زاویه انتخابی به داستانی که روایت می کنید جهت دهی می کند.

پیش از شروع، به موضوع عکاسی (غذا یا خوراکی خاصی که قرار است از آن عکاسی کنید) فکر کنید، شکلش، ارتفاعش و اینکه چه نکته منحصر به فردی در این نوع خاص غذا وجود دارد. بعضی ظرف های غذا از زاویه کناری فوق العاده اند و بعضی دیگر زمانی که از بالا از آن ها عکاسی کنید، بهتر به نظر می رسند. برای مثال از کاپ کیک (cupcake) معمولاً از پایین عکاسی می کنند. با این حال شکل مارپیچی روی آن زمانی خود را به بهترین وجه به نمایش می گذارد که از روبرو عکاسی شوند. اما زمانی که از بالا عکاسی می شوند، مخاطب تقریباً هیچ یک از ویژگی های خاص آن را نمی بیند. بنابراین زاویه بسیار مهم است.

 

زاویه را انتخاب کنید.

 

از طرف دیگر، بسیار مشکل است که تمام اجزای تشکیل دهنده و شکل زیبای این سالمون ها را با عکاسی از روبرو دید، بنابراین انتخاب زاویه بالا و عکاسی از بالا گزینه مناسب تری برای عکاسی از غذا می باشد.

 

زاویه را انتخاب کنید.

 

2- قهرمان را محصور کنید

زمانی که از غدا یا خوراکی از روبرو عکاسی می کنید، سعی کنید به پیش زمینه و پس زمینه موجود در عکس دقت کنید. از این فضاهای خالی برای گفتن داستان های بیشتری استفاده کنید. ظرف اصلی غذایی که قرار است عکاسی شود را با تکه های مواد غذایی که به آن نوع غذا مربوط می شوند، محصور کنید. مواد تشکیل دهنده، سس ها، روغن ها و سایر لوازم آشپزی که به مخاطب نشان می دهد ظرف این غذا چگونه آماده شده است.

قوطی ها، ظرف ها، تکه های گیاهان و کلیه بافت ها و خطوط این عکس می توانند در مورد اینکه این غذا چگونه آماده شده است و یا اینکه چرا اینگونه سرو می شود، سخن بگویند. قرار دادن تعدادی از این لوازم و اشیا و … در پیش زمینه و برخی در پس زمینه بی شک کیفیت عکس و روایت (داستان) موجود در آن را ارتقا می دهد.

 

قهرمان را محصور کنید.

 

3- در عکاسی از غذا هم طبیعی بودن بهترین است

نور همه کاره است و با به دست آوردن چندین مهارت می توانید با کنترل آگاهانه نوردهی و نور، عکاسی تان را به یک سطح پیشرفته تر ارتقا دهید. استفاده ناشیانه و ضعیف از نور، خیلی زود به کیفیت کار شما لطمه می زند و مخاطب را دلسرد می کند. بنابراین کسب اطمینان از این که نور به شکلی صحیح استفاده شده است، مهم خواهد بود.

 

طبیعی بودن بهترین است.

 

استفاده از دیفیوز

قرار دادن یک دیفیوز (پخش کننده نور، diffusor) بین پنچره و میزی که قرار است از غذاهای آن عکاسی شود مرحله اول بهبود نوردهی است. هنگامی که منبع نور، نور طبیعی (خورشید) است، استفاده از یک دیفیوز در مقابل آن قطعاً کیفیت نور موجود در عکس را ارتقا می دهد. این کار به یکنواخت کردن توزیع نور، لبه ها و سایه های ناشی از نور مستفیم خورشید کمک خواهد کرد.

صفحات سیاه و سفید در عکاسی از غذاها

قدم بعدی، استفاده از صفحه سیاه و سفید است. شما می توانید به هر طریقی که می توانید آن را تهیه کنید یا بسازید. از صفحه های سفید برای تقویت نور و بازتاباندن آن به نقاط تاریک و کم نور استفاده کنید. در مقابل صفحه های سیاه برای ایجاد سایه ها و تقویت تضاد نوری (contrast) بین نقاط تاریک و روشن استفاده کنید.

استفاده از نور طبیعی

در این میان، در خصوص استفاده از نور طبیعی، یک نکته خیلی مهم وجود دارد. من به این نکته می گویم “مسدود سازی (blocking or gobos)”. زمانی که نور طبیعی به شکلی مزاحم و مخرب روی بخشی از المان های موجود در عکس می افتد و باعث می شود که حتی از سوژه اصلی شما روشن تر به نظر برسند. از آن جایی که چشم مخاطب قسمت روشن تر را زودتر از بقیه قسمت ها خواهد دید، اگر این قسمت روشن تر، سوژه اصلی شما نباشد، نتیجه شکست عکس شما در انتقال پیام و داستان اصلی عکس به مخاطب خواهد بود.

شما می توانید از صفحه های سیاه برای مسدود کردن رسیدن نور به قسمت هایی که روشن بودنشان حواس مخاطب را از سوژه اصلی پرت می کند استفاده کنید. استفاده از این روش به شما در ایجاد عکس های تاریک به سبک (low-key styled photos) کمک شایانی می کند (این سبک در عکاسی شناخته شده است و می توانید برای اطلاعات بیشتر عیناً همین عبارت را گوگل کنید).

 

طبیعی بودن بهترین است.

 

4- دوستان قدیمی ما، خطوط و لایه ها

با این همه مواد و اجزای غذا و المان های مختلف پخش شده در یک فریم عکس، نهایتاً چگونه قرار است که توجه مخاطب را دقیقاً متوجه سوژه کنیم؟ پاسخ در توجه به برخی اصول زیبایی شناسی عکاسی  و ترکیب بندی نهفته است. شما می توانید از چیدمان اجزا، مواد و المان های مختلف موجود در عکس در جهت ایجاد خطوط و لایه های تاثیرگذاری استفاده کنید. این یک تکنیک ترکیب بندی ست  که توسط عکاسان برای جهت دهی به نگاه مخاطب استفاده می شود.

المان های مختلفی می توانند به عنوان خطوط (یا خطوط راهنما برای جهت دهی به نگاه مخاطب) استفاده شوند، مثلاً قاشق. در این عکس قاشق نگاه مخاطب را از بیرون عکس به دورن کاسه هدایت می کند.

 

دوستان قدیمی ما، خطوط و لایه ها.

 

از آن جا که عکاسی از بالا همیشه بیشترین تاثیرگذاری گرافیکی را دارد، در این حالت نیز همیشه فرصت های بسیار خوبی برای ایجاد خطوط هدایت کننده وجود دارد. این خطوط می توانند یا کاملاً واضح و مستقیم به نگاه جهت دهی کنند، همچون عکس سمت چپ که چاقو مستقیماً سوژه را نشان می دهد، یا می توانند کمی انتزاعی و غیر مستقیم عمل کنند. مانند عکس سمت راست که چاقو و دانه های انار در دو طرف سوژه اصلی به نوعی محدوده نگاه مخاطب را قاب بندی می کنند.

 

دوستان قدیمی ما، خطوط و لایه ها.

 

ترکیب بندی عکس ها با استفاده از لایه ها همیشه موفقیت آمیز است. این تکه بری (Brie) که از جلو عکاسی شده است، در میان چندین نوع المان و دوتا از آن ها که از بقیه بزرگترند و در جلو و عقب عکس قرار گرفته اند، نشسته است. این یک ترکیب بندی با استفاده از لایه بندی است که چشم مخاطب را به سوی هدف اصلی (سوژه در فوکوس) راهنمایی می کند.

 

دوستان قدیمی ما، خطوط و لایه ها.

 

5- رنگ ها را کنترل شده استفاده کنید

این یکی علاقه شخصی من است. من خیلی علاقه دارم که تعداد زیادی المان، پس زمینه های مختلف و لوازم آشپزخانه به عکس اضافه کنم. اما در این میان یک نکته کوچک تبدیل به یکی از بزرگترین درس های عکاسی برای من شد. این که از المان های مختلف رنگارنگ استفاده کنید عالیست، اما اگر به نکته آگاه نباشید که المان های رنگارنگ می توانند حواس مخاطب را پرت کنند، نتیجه یک عکس شلوغ بی هدف خواهد بود.

هنگام چیدمان المان های غذا در قاب عکاسی تان، سعی کنید تا حد ممکن از طیف رنگ های خنثی استفاده کنید. به گونه ای که خود سوژه اصلی از این طریق خودنمایی کند. انتخاب یک پس زمینه خنثی مانند آنچه در این عکس است، باعث تقویت رنگ و روشنی توت فرنگی های قرمز داخل غذا می شود.

 

عکاسی غذا و خوراکی

 

منبع:https://digital-photography-school.com

 

برای مطالعه بیشتر در خصوص دیگر سبکهای عکاسی می توانید از لینکهای زیر استفاده کنید:

عکاسی خبری

عکاسی نجوم

عکاسی خیابانی

عکاسی کودک

عکاسی عروس

عکاسی تبلیغاتی

عکاسی مد

عکاسی در طبیعت

عکاسی معماری


تجهیزات مورد نیاز آتلیه عکاسی برای مبتدیان و حرفه ای ها

آیا شما قصد راه اندازی آتلیه عکاسی دارید و نمی دانید از کجا شروع کنید؟ آیا نمی دانید تجهیزات مورد نیاز آتلیه چیست؟ یا اینکه هم اکنون یک استودیوی عکاسی در اختیار دارید اما در مورد اینکه برای ارتقا و گسترش ابزار و تجهیزات آن چگونه اقدام کنید، مطمئن نیستید؟

انتخاب صحیح در خصوص تجهیزات مورد نیاز آتلیه عکاسی ممکن است قدری به درازا بکشد. شما نیاز دارید به اندازه کافی تحقیق کنید و دقیقاً بفهمید چه ابزاری مناسب کار شما و امکانات شماست.

پیش از آن که خودتان دست به کار خرید دوربین و تجهیزات دیگر شوید، باید ببینید دیگران از چه تجهیزات و امکاناتی برای استودیوهایشان استفاده کرده اند.

پس از کمی تحقیقات خواهید دانست که چه نوع فضا و امکاناتی مناسب کار شماست. در این مقاله راهنمایی هایی در خصوص دوربین و دیگر تجهیزات مورد نیاز آتلیه برای عکاسان حرفه ای و تازه کار وجود دارد. در ادامه لیستی از آن ها آمده است.

تجهیزات مورد نیاز آتلیه

لیست تجهیزات مورد نیاز آتلیه عکاسی

  • یک دوربین فول فریم یا APS-C (Advanced Photo system-c)
  • لنزهای با فاصله کانونی ثابت (prime) و متغیر (zoom).
  • سه پایه مناسب
  • نور LED و نور استراب (strobe lights)
  • فلاش
  • ریموت کنترل
  • Props (هر ابزاری که در صحنه عکاسی برای انتقال بهتر معنای مورد نظر عکاس به مخاطب استفاده شود یک props محسوب می شود. بیشترین کاربردش در عکاسی پرتره است).
  • فضای استودیوی

حالا اجازه دهید کمی عمیق تر به دوربین و تجهیزات مذکور بپردازیم. در ادامه سه گزینه پیشنهادی مطرح می شوند که انتخاب از میان آن ها به توان خرید و اهداف شما از عکاسی و نحوه درآمدزایی تان از آن بستگی دارد.

گزینه پیشنهادی اول: تجهیزات لازم برای آتلیه ویژه مبتدیان

این گروه از پیشنهادات برای کسانی مناسب است که توان خریدشان محدود است و یا عکاسی را تازه آغاز کرده اند. پیش از هر کاری شما نیاز به خرید یک دوربین به اندازه کافی خوب برای ثبت عکس های با کیفیت خواهید داشت­. چنین دوربینی می تواند لزوماً گران قیمت نباشد. بهترین پیشنهاد یک دوربین APS حداقل 24 مگاپیکسل همراه با قابلیت فوکوس خودکار است.

برخی گزینه های برای یک دوربین و لنز مناسب عبارت اند از:

  • دوربین: Canon EOS 80D- لنز: Tamron SP 24-70 mm f/2.8 Di VC USD G2
  • دوربین: Nikon D7500- لنز: Tamron SP 24-70 mm f/2.8 Di VC USD G2
  • دوربین: Fujifilm X-T2- لنز: Fuji XF 16-55mm f/2.8
  • دوربین: SONY a6400- لنز: Tamron 28-75mm f/2.8

همه این دوربین ها تصاویر فوق العاده ای تولید می کنند و قیمت آن ها همراه با لنزشان بین 900 تا 1500 دلار است.  در کنار خرید دوربین و لنز اولیه، به تعداد متنوع تری لنز نیاز خواهید داشت. پیشنهادهایی برای لنزهای فیکس یا پرایم (با فاصله کانونی ثابت) و یا زوم (با فاصله کانونی متغیر):

لنز فیکس یا پرایم:

  • Canon EF 50mm f/1.4 USM
  • Nikon AF-S Nikkor 50mm f/1.8G
  • Fuji XF 56mm f/1.2R
  • Sigma 56mm f/1.4 DC DN contemporary for SONY

لنز زوم:

  • Canon EF 70-200mm f/4.0L USM
  • Sigma 70-200mm F2.8 EX DG APO OS HSM (Nikon)
  • Fujifilm Fujinon XF 50-140mm F/2.8 R LM WR OIS
  • Sony FE 70-200mm f/4 G OSS

علاوه بر دوربین و لنزها، به کارت حافظه نیاز خواهید داشت. شناخته شده ترین برندهای کارت حافظه این ها هستند:

  • PNY
  • San Disk
  • SONY

به یاد داشته باشید که حداقل ظرفیت 32 گیگابایت را انتخاب کنید. چرا که برای عکاسی استودیویی شما با فرمت RAW (که بیشترین حجم به ازای هر عکس را در مقایسه با سایر فرمت ها اشغال می کند و مزیت آن این است که حداکثر ویژگی های قابل ویرایش عکس را در اختیار کاربر قرار خواهد داد) عکاسی خواهید کرد. بنابراین باید مطمئن باشید که فضای کافی برای ذخیره عکس ها در اختیار خواهید داشت.

سه پایه یکی دیگر از تجهیزات مورد نیاز آتلیه عکاسی است. در تصویر زیر یک نمونه به همراه جزییات مختلف آن را مشاهده می کنید.

به منظور گرفتن عکس های واضح شما به ابزاری برای نور پردازی (lightning) نیاز خواهید داشت. اما از آن جا که ما در حال بررسی پیشنهادهای کم خرج برای بودجه های محدود هستیم، شما می توانید خود را به خرید رفلکتور و نور LED محدود کنید و از نور طبیعی موجود در استودیو کمک بگیرید.

برای آنکه بتوانید رفلکتور ها و یا LED ها را در جای مورد نظرتان قرار دهید، به استند و گیره نیاز خواهید داشت.

گزینه پیشنهادی دوم: تجهیزات مورد نیاز آتلیه پیشرفته به همراه رفلکتور و دو شاخه نور

اگر بودجه بیشتری در اختیار دارید، می توانید تجهیزاتی تهیه کنید که شما را از رقبا پیش می اندازد. در قسمت دوربین، برای بودجه های بیشتر، این موارد پیشنهاد می گردد:

  • Canon 6D Mark II
  • Nikon D750
  • Fujifilm XH1
  • Sony a7 III

اگر بودجه تان اجازه می دهید من توصیه می کنم به جای یک شاخه نور استودیویی، از دو شاخه نور استودیویی استفاده کنید. در کنار این ها (برای هر کدام از شاخه نورها) یک چتر نور 60 درجه نیز تهیه کنید.

موارد مربوط به سه پایه، کارت حافظه، استند و گیره، تفاوتی با حالت اول ندارند.

گزینه پیشنهادی سوم: تجهیزات مورد نیاز آتلیه کاملاً حرفه ای به همراه سه شاخه نور

اگر قصد دارید که به پیشرفت قابل ملاحظه ای در عکاسی استودیویی برسید و به آن به چشم یک تجارت حرفه ای نگاه کنید، طبیعتاً سرمایه گذاری بیشتری نیاز خواهید داشت. به قول معروف هرچه پول بدهی آش میخوری!

برای دوربین این موارد پیشنهاد می شود:

  • Canon 5D Mark IV
  • Nikon D850
  • Fujifilm GFX50s
  • Sony a9

علاوه بر موارد پیشنهادی درگزینه دوم، تعداد نورها را به سه شاخه افزایش دهید. همچین یک moonlight B6 را هم می توانید به تجهیزات اضافه کنید. تا آنجا که بودجه تان اجازه می دهد، استند ها و نورهای تک رنگ (monochrome) بیشتری به استودیو اضافه کنید. این ها به شما کمک می کند تا دستتان برای نورپردازی های متنوع باز باشد. در این مرحله همچنین پیشنهاد مهم در خصوص تهیه یک سه پایه 284 CARBON ساخت شرکت ALTA می باشد.

در هنگام تهیه مواردی که پیشنهاد شد، همیشه آینده نگر باشید. اگر اکنون هزینه بیشتری برای تهیه موارد با کیفیت بالاتر بکنید، مدت زمانی که می توانید از آن ها استفاده بهینه بکنید، قطعاً افزایش خواهد یافت و نتیجه با کیفیت تری از عکاسی استودیویی را برای شما رقم خواهد زد.


عکاسی خیابانی و 10 قاعده که باید شکسته شود

یک روز همراه با یکی از دوستانم که بیشتر عکاسی پرژه ای برای مشتریانش انجام می دهم به یک گردش عکاسی رفته بودیم. بیشتر این زمان را به صحبت درباره کار مستقل (freelance works) گذراندیم اما در خیابان هرجا که صحنه یا اتفاقی توجه ما رو جلب می کرد، به نوعی عکاسی خیابانی انجام میدادیم. هر دو از لنزهای زوم استفاده می کردیم ولی با دیدن عکس هایش متوجه شدم که هیچ عکسی را بدون زوم کردن ثبت نکرده است. تقریباً تمام عکس هایش همین گونه بود. سرانجام پس از حدود 30 عکس، که این رویه زوم کردن در تمام عکس هایش تکرار شده بود، به او گفتم: قرار نیست همیشه زوم کنی! این خلاف قوانینه!

او نمی دانست من دارم از چه چیزی حرف می زنم. این را زمانی فهمیدم که در جواب جمله من گفته بود: آن ها قانون هستند؟ بعد از این من شروع کردم به توضیح دادن تعدادی از بایدها و نبایدهای عکاسی خیابانی. بعد از یک مکالمه کوتاه درباره آن لیست از بایدها و نبایدها، او تقریباً روند عکس گرفتن را متوقف کرده بود. چرا که من میدانستم این قواعد (باید و نباید) هستند که مانع پیشرفت ما می شوند.

 

معرفی قواعد مزاحم در عکاسی خیابانی

در این مقاله من می خواهم درباره 10 اصل یا قانون که فکر می کنم در عکاسی خیابانی به عنوان یکی از انواع عکاسی آن ها را باید شکست، صحبت کنم. یادآوری می کنم که منظور من آن نیست که شما هربار که برای عکاسی در خیابان می روید باید این قواعد را بشکنید. هدف من این است که به شما بگویم اجازه دهید دیدگاه و روش های جدید در نگاهتان به عکاسی فرصت بروز بیابند.

 

اصل اول: فقط با تنظیمات دستی (Manual) عکاسی کنید.

دستی (Manual) عکاسی کنید

بعضی از اصولی که در ادامه خواهم گفت ضرورتی همیشگی برای کنار گذاشته شدن و رعایت نشدن ندارند. اما این اصل اول را منحصراً توصیه به شکستن همیشگی اش می کنم! اگر فقط manual عکاسی می کنید، زندگی را برای خودتان سخت تر کرده اید. چرا باید همیشه نگران چیزی باشید؟ (اشاره به استفاده از تنظیمات دستی که باعث می شود عکاس نسبت به درست بودن انتخاب اش تردید داشته باشد). من حتی نمی توانم تصور کنم که در هر بار عکاسی باید تمام تنظیمات دوربین را خودم از نو تغییر بدهم. اگر فضا تاریک است، ایزو را تغییر بده، اگر هوا روشن است، سریع دیافراگم را عوض کن، … همه این ها خیلی دردسر سازند!

بهترین حالت برای عکاسی خیابانی، استفاده از حالت P یا Program و یا بعد از آن الویت دیافراگم (A  یا Av در نیکون و کانن). من شخصاً دومی را ترجیح می دهم. من دیافراگم را روی f/8 و ایزو را روی 400 می گذارم و بنابراین سرعت شاتر را به خود دوربین واگذار می کنم. بعد از این دیگر به تنظیمات دوربین فکر نمی کنم و با دیدن هر موضوع هیجان انگیزی فقط عکاسی ام را انجام می دهم.

 

اصل دوم: از پشت عکاسی نکنید

از پشت عکاسی نکنید

اغلب می بینید همه می گویند که از پشت سوژه ها عکاسی نکنید. دلیل شان برای این صحبت این است که عکس ها در این حالت ترسناک می شوند یا روایت و داستان و هدف خاصی در این نوع عکس ها نیست و… من مخالف این استدلال هستم. همه عکس ها یک ظرفیت داستانگویی دارند و این موضوع به زاویه عکاسی از سوژه ارتباطی ندارد.

اما در عین حال نمی گویم که راه بیفتید پشت سر همه و دقیقاً آن ها را از پشت سر عکاسی کنید! آنچه هدف من است، انعطاف پذیر بودن شماست. اگر قاب جالبی از پشت می بینید، ثبتش کنید و به خودتان نگویید: “من اکنون پشت سر سوژه هستم و عکاسی از سوژه انسانی از پشت سر خلاف قواعد زیبایی شناسی است”. من بارها به خاطر همین تصورم فرصت هایی را برای عکاسی خوب از دست داده ام.

 

اصل سوم: از پایین عکاسی نکنید

از پایین عکاسی نکنید

معمولاً وقتی یک عکس پرتره از عکاسان خیابانی در حال کار می بینید، آن ها در حال نگه داشتن دوربین مقابل چشمانشان هستند. من هم بیشتر عکس هایم را همین گونه ثبت کرده ام. اما این مهم است که بدانید این تنها قاعده ای نیست که باید برای گرفتن عکس در خیابان خود را به آن محدود کنید. زوایای مختلف را امتحان کنید و دوربین را از چشمانتان فاصله بدهید! مثل این عکس، آن را کنار پاهایتان نگه دارید. این کار را با این استدلال که از ترستان دوربین را مخفی کرده اید یا جایی گرفته اید که دیده نشود، انجام ندهید. بلکه برای داشتن زوایه ها، نماها و ترکیب بندی های تازه این کار را بکنید.

اصل چهارم:دیده نشوید

دیده نشوید

این قانونی است که من از آن متنفرم. همه می خواهند دیده نشوند. همه ما که در نیویورک زندگی نمی کنیم! برخی از ما در شهرهای کوچک زندگی می کنند. فارغ از اینکه من کجا هستم، اگر در حال عکاسی از شما با یک لنز 28 یا 35 میلی متری باشم، شما مرا خواهید دید. بله در یک شهر کوچک و در یک خیابان خلوت در این حالت قطعاً شما را مرا خواهید دید.

اگر سوژه شما را می بیند، خب که چه؟! بیشتر سوژه های من در هنگام عکاسی، خصمانه به من نگاه می کنند. بله این ممکن است خلاف اصول و قواعد باشد. اما در این حالت چون اصلاً به اینکه کسی مرا می بیند یا نمی بیند فکر نمی کنم، کارم  هیجان انگیز تر خواهد شد.

 

اصل پنجم: کراپ نکنید

این قاعده ای بود که در زمان عکاسی آنالوگ و استفاده از فیلم عکاسی رواج داشت. کراپ کردن در آن زمان ها یک کار طاقت فرسا بود. اما اکنون که از این دردسر رها شده ایم، کراپ کردن فوق آسان است. اگر با کراپ کردن عکس بهتری خواهید داشت، انجامش دهید.

کراپ نکنید

 

اصل ششم: از زاویه باز استفاده کنید

از زاویه باز استفاده کنید

نمی خواهم دروغ بگویم! اگر از من بپرسید که چه لنزی (فاصله کانونی) برای عکاسی مناسب است من به شما می گویم 28 میلی متر. اما من که هستم که قانونی بگذارم؟ 35 میلی متر بهترین فاصله کانونی برای عکاسی خیابانی است. این یعنی 50 میلی متر فاجعه است؟ همه این عددها به درک، با 70 میلی متر عکاسی کنید اگر آن را بیشتر دوست دارید.

زمانی که از شکستن قواعد حرف می زنم، منظورم این است که از امتحان کردن و متفاوت عمل کردن نهراسید. شما مجبور نیستید فقط با فاصله کانونی 70 میلی متر عکاسی کنید. اما اگر حس کردید این فاصله کانونی غیر واید (wide) برخلاف توصیه های عکاسان خیابانی که لنزهای 28 و 35 میلی متری را توصیه می کنند، به عکس های شما ویژگی های بهتری می دهد، از آن استفاده کنید.

من گمان می کنم که زمانی تعدادی از مردم قواعدی را که اکنون ما به آن ها اصول می گوییم درست کرده اند. خود آن ها زمانی شکننده قوانین پیش از خود بوده اند. من همیشه می گویم با فاصله کانونی 28 میلی متری عکاسی می کنم. اما لزومی نمی بینم که همان روز با فاصله کانونی 200میلی متری هم عکاسی نکنم.

 

اصل هفتم: با لنز فیکس عکاسی کنید

با لنز فیکس عکاسی کنید

زمانی که اولین دوربین عکاسی ام را خریدم، تا دو ماه هیچ عکسی نگرفتم! چون جایی خوانده بودم که جامعه عکاسان خیابانی با لنز زوم رابطه خوبی ندارند. پس من هم لنز XF 18-55 خودم را فروختم و یک لنز فیکس XF18 mm گرفتم و راستش را بخواهید از آن متنفر بودم. بعد از آن XF35 میلی متری خریدم و آن را هم دوست نداشتم. هیچ کدام از این لنز های فیکس (لنزی که فقط یک فاصله کانونی ثابت دارد) را دوست نداشتم و به خرج کردن پولم ادامه می دادم.

بعد از مدت ها فهمیدم که لنز 35 میلی متری لنز محبوب من است. این را زمانی تجربه کردم که دوربین ام Fujifilm X100T بود. من از عکاسی با این دوربین لذت می بردم، اما تقریبا یک سال از زمانم را به بهانه یافتن لنز فیکس مناسب هدر دادم. همه این ها به این خاطر بود که زمانی کسانی به من گفته بودند که باید یک لنز فیکس مناسب برای خودم بیابم.

اگر من پیش از این کارها، با لنزهای زوم-که فاصله کانونی متغیر دارند-کار می کردم، این شانس را داشتم که بدون هدر دادن پولم، فاصله کانونی محبوبم را بیابم. جالب اینجاست که من امروزه تمام عکاسی های خیابانی ام را با لنز زوم انجام می دهم و فاصله کانونی 28 میلی متر لنز زوم را استفاده می کنم نه یک لنز فیکس 28 میلی متری.

 

اصل هشتم: قاعده یک سوم

مردم هنگام نقد عکاسی خیابانی همیشه از قواعد ترکیب بندی صحبت می کنند. بسیار خب، ترکیب بندی مهم است. اما اجازه دهید به گونه ای تظاهر نکنیم که گویی هیچ وقت عکس هایی عجیب و خارج از قاعده های ترکیب بندی نگرفته ایم. من نمی توانم این گونه باشم که: “ببین عکست بهتر میشد اگر یه کمی بیشتر سمت راست می ایستادی و قاب بندی میکردی…”.

اجازه دهید با آن مواجه شویم: وقتی در حال عکاسی از یک لحظه خاص هستید، بیشتر آنچه اتفاق می افتد خارج از کنترل شماست. می توانید دوربین را جا به­ جا کنید، ترکیب بندی حول سوژه را تا آن جا که می توانید بهبود دهید، اما مردم نمی توانند خودشان را با قاب بندی ما تطابق دهند.

زمانی که افراد در حال نقد ترکیب بندی عکس های شما هستند، نمی دانند که در لحظه ثبت عکس چه گذشته است. شاید یک ساختمان پشت سر شما بوده است، یا یک کارگاه ساختمانی درست کنار شما. شاید شما فقط 6 ثانیه زمان داشته اید قبل از آن که سوژه وارد فروشگاه شود یا تلفن همراهش را جواب دهد. ما فقط می توانیم یک عامل از عوامل تاثیرگذار روی عکس را کنترل کنیم. وظیفه شما ثبت عکس است و اگر می توانید به خوبی قاب بندی کنید، بسیار خوب! اگر نمی توانید، آن چیزی که می توانید را انجام دهید، به نقد دیگران و… فکر نکنید.

 

اصل نهم: از نزدیک عکاسی کنید

این قاعده ایست که من با آن زندگی می کنم، چیزی در عکاسی کردن آدم ها از فاصله نزدیک وجود دارد که برای من هیچان انگیز است. اما اخیراً من این قاعده را هم شکسته ام، زمانی که با یک لنز تله عکاسی می کنم. شما نیاز ندارید که روبروی صورت یک سوژه بایستید تا عکسش را ثبت کنید، اگر کسی چنین قانونی برای شما وضع کرده است، این مقاله را به آن ها معرفی کنید.

از نزدیک عکاسی کنید

 

اصل دهم: پرتره ها عکس خیابانی محسوب نمی شوند

من پرتره های زیادی در خیابان می گیرم و روند این کار برای من معمولاً به این گونه است که به سمت کسی می روم، با او احوال پرسی می کنم و در خصوص اینکه می خواهم از او عکس بگیرم سوال می کنم. معمولاً خیلی از پرتره هایی که در خیابان می گیرم، تعریف و تمجید می شود. اما همیشه کسانی هم هستند که مدام می گویند عکاسی پرتره در خیابان در ژانر عکاسی خیابانی قرار نمی گیرد!

حالا من اینجا می خواهم این نظر را به چالش بکشم. من معتقدم که ثبت پرتره های خیابانی از این نظر که سرعت تغییرات جهان و جوامع بسیار زیاد شده است، دارای اهمیت است. بله از نظر ما که خودمان در این زمان هستیم، آدم های اطرافمان عجیب و یا جالب نیستند. اما سی سال بعد که احتمالاً با این روند رشد تکنولوژی شکل و نوع زندگی بشر به کل متفاوت خواهد بود، متوجه اهمیت ثبت این روزهای جوامع خواهیم شد. اجازه ندهید که آن نظرات قائل به دسته بندی شما را از پیشرفت و عکاسی (همراه با شکستن قواعد) دلسرد کنند.

 

منبع:petapixel.com

برای مطالعه بیشتر در خصوص دیگر سبکهای عکاسی می توانید از لینکهای زیر استفاده کنید:

عکاسی خبری

عکاسی نجوم

عکاسی کودک

عکاسی عروس

عکاسی تبلیغاتی

عکاسی مد

عکاسی در طبیعت

عکاسی معماری

عکاسی از غذا


عکاسی خبری و اصول آن

عکاسی خبری

 

هر روز تصاویر حاصل از عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم را در رسانه ها می بینید. عکاسان خبری تصاویری از آنچه نویسندگان خبر و گزارش ها با کلمات ارایه می کنند را با زبان تصویر بازگو می کنند. آن ها همه اتفاقات مهم روز را پوشش می دهند و ویترینی از چهره هایی که در صدر اخبار روز هستند را به نمایش می گذارند. آن ها باعث می شوند گاهی حس کنیم که خودمان در دل اتفاقات و حوادث هستیم.

عکاسی خبری چیست؟

به لحاظ تاریخی عکاسی خبری زمانی متولد شد که عکاسان توانستند دوربین و تجهیزات عکاسی شان را به جبهه های جنگ ببرند. برای نخستین بار شهروندان عادی توانستند تاثیر جنگ را درست در روزنامه ها ببیند. این یک اتفاق مهم درتاریخ عکاسی بود و اهمیتش در فاصله بین جنگ های مهمی همچون جنگ داخلی آمریکا و جنگ جهانی دوم بیشتر و بیشتر مشخص شد.

با این همه عکاسی خبری صرفاً درباره جنگ یا حوادث نیست و فراتر از این هاست. عکاسی خبری معمولاً راوی یک داستان است و قادر است حتی این کار را با تنها یک فریم عکس انجام دهد. عکس های دفاع مقدس که توسط عکاسان حوزه خبر ثبت شده است یا عکسهای خبری برگزیده سال 2019 که اخیرا انتخاب شده اند. همه این عکس ها احساسات خاصی را تحریک می کنند: حیرت، همدردی، غم یا لذت.

این نشانه مشخصه عکاسی خبری است؛ ثبت لحظه ای به خصوص در زمان و انتقال حس آن لحظه به مخاطب عکس به گونه ای که خود را در همان لحظه ثبت عکس حس کند.

عکس خبری برگزیده سال 2019

عکس خبری برگزیده سال 2019

روایت یک داستان در تنها یک عکس

به زبان ساده عکاسی خبری ثبت یک رخداد است. اما در عین حال این فقط به ثبت یک لحظه محدود نمی شود. انتقال حس لحظه مهم تر از ثبت آن است. داستان های مبتنی برکلمات، داستان را تکه تکه به مخاطب منتقل می کنند. در حالی که عکاسی خبری تلاشش آن است که این اتفاق در یک عکس بیفتد.

اگرچه این کار (انتقال داستان در یک عکس به تنهایی) یک اتفاق عالیست، اما عکاسی خبری صرفاً بر مبنای این تعریف نمی تواند محدود به یک قاب بندی عالی (یا به عبارتی یک عکس صرفاً زیبا) شود. عکاسی خبری درباره آگاه کردن مخاطبش از داستانی ست که واقعاً در حال تکوین است. “مشاهده گر” بودن شاید یک عبارت مناسب برای توصیف عکاس خبری باشد.

عکاسی خبری به مخاطب اجازه می دهد برای چند ثانیه دنیا را از دریچه چشم عکاس ببیند. زمانی که عکاسی خبری به بهترین نحو اتفاق بیفتد. آن لحظه ثبت شده میلیون ها بار دست به دست می شود. زمانی که یک پرتره محیطی (environmental portraiture) ثبت می کنید، المان های داخل محیط به انتقال حس و تعریف داستان کامل همانقدر کمک می کنند که خود سوژه پرتره. (پرتره محیطی به معنای عکاسی از افراد و مشاغل در محیط کاری مخصوص به خودشان است و معمولاً در حوزه عکاسی خبری مستند قرار می گیرد).

احساسات در عکاسی خبری معمولاً به صورت دست نخورده ثبت می شوند. عکاس خبری همچون یک عکاس تبلیغاتی یا عکاس پرتره آتلیه به اتفاقات داخل صحنه عکاسی جهت دهی نمی کند. بر عکس، بهترین حالت برای عکاس خبری آن است که چنان با محیط یکی شود که کسی حضور او را احساس نکند. آن ها مشاهده گر هستند نه هدایت کننده.

همین رویکرد “من بیشتر یک مشاهده گر هستم” است که به موضاعات خبری اجازه می دهد که در مقابل دوربین خودشان باشند. و همین است که یک عکاس خبری را از سایر عکاس ها در شاخه ها و ژانرهای دیگر عکاسی جدا می کند تا بتوانند راوی و ثبت کننده لحظه ها باشند. بسیاری از موارد تنها یک عکس خبری موفق برای میلیون انسان بیننده آن می تواند به منزله دعوت به عملی مشترک از طریق پیام موجود در آن باشد.

اخلاقیات در عکاسی خبری

یک بخش مهم دیگر در حوزه عکاسی خبری مساله وفاداری است. این به آن معناست که آنچه که درون عکس دیده می شود، همان است که دقیقاً در آن لحظه ثبت عکس رخ داده است. عکاس خبری اخلاقاً در برابر هرگونه تحریف و تغییر داستانی که عکسش روایت می کند مسئول است و نباید به چنین عملی دست بزند.

خطوط و سیم های بدقواره انتقال نیرو (برق) نباید در ویرایش عکس حذف شوند؛ دود بیشتری در یک صحنه آتش سوزی نباید در مرحله ویرایش به عکس اضافه شود. آنچه ثبت شده است، همان گونه است که بوده است. متاسفانه عکاسی دیجیتال به خاطر امکانات بی شمارش در ویرایش عکس ها این فضای دست نخوره روایت در عکس خبری را تحت تاثیر قرار داده است.

عکس ها باید پنجره ای باشند به رخداد درون آن. به شکلی معقول ویرایش هایی مانند روشن کردن سایه ها برای بهتر دیده شدن چهره ها یا کمی شارپ کردن (واضح کردن) آن ها برای کاهش مات بودن و خارج از فوکوس بودن یک سوژه قابل قبول است. اما مهم این است که جوهره و ذات عکس را تغیر ندهید. اگر این کار را بکنید، شما داستان عکس را عوض کرده اید.

در یک تعریف ساده و سرراست، عکاس خبری (photojournalist) کسی است که از عکس برای بیان یک داستان یا یک روایت استفاده می کند. عکس های یک عکاس خبری در هرجایی می تواند منتشر شود: از روزنامه ها و مجلات گرفته تا شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها و سایت ها.

در مواردی عکاس در همکاری با یک خبرنگار یا نویسنده فعالیت می کند. در این حالت آن نویسنده یا خبرنگار تمرکز اصلی بر تهیه گزارش و جزییات حوادث و اخبار را دارد و عکاس در کنارش از طریق عکس ها آن ماجراها و حوادث را روایت می کند. در عین حال بسیاری از عکاسان خبری مستقلاً نویسندگی و عکاسی را به عنوان یک عکاس-خبرنگار بر عهده دارند. این گونه عکاسان خبری معمولاً وبلاگ های عکاسی خبری را اداره می کنند.

ویژگی های عکاسی خبری

1- عکاسی خبری حاوی معناست.

هدف اصلی از عکاسی خبری روایت یک داستان است به گونه ای که بهتر از نوشته یا گزارش یک مفهوم را به مخاطب منتقل کند. بنابراین این نوع عکس ها باید حاوی ثبت تصاویر و لحظه هایی باشند که در ارتباط و تناسب منطقی با موضوع خبر داستان یا روایت شان قرار بگیرند.

مثلاً یک گزارش خبری درباره یک مادر و دختر که پس از 25 سال هم را یافته اند، در صورتی تاثیرگذارتر و موفق تر خواهد بود که با عکس هایی از لحظات نخستین به سوی هم آمدن دونفر یا در آغوش کشیدن یکدیگر و یا اشک ها و لبخندهای آن لحظه ها همراه باشد.

2- عکاسی خبری وابسته به عامل زمان است.

عکاسی خبری به اتفاقات روز توجه دارد و باید همراه با جریان اخبار حرکت کند. به یک معنای عام تر عکاس خبری باید بداند مردم هر روز درباره چه موضوعی حرف می زنند. این به روز بودن و همراه بودن با اتفاقات روز، عکس خبری و عکاسی خبری را به پدیده ای جذاب تر از محتوای خواندنی و شنیدنی برای مخاطب تبدیل می کند.

مثلاً زمانی که گابریل داگلاس در المپیک لندن موفق به کسب مدال در ژیمناستیک شد، عکس های مربوط به هنرنمایی اش به سرعت در اینترنت و در میان مردم دست به دست می شد. این عکس ها با کمترین توضیحات و حتی بدون نیاز به آن ها برای هر بیینده ای جذاب تر از خواندن خبر موفقیت او به تنهایی بود.

3- عکاسی خبری بی طرف است.

عکاسی خبری باید فارغ از طرفداری از گروه یا شخص خاصی، صرفاً راوی لحظه ها باشد. هرچند بعضی عکاسان معتقد اند که کاملاً “بی طرف” بودن یک امر بسیار مشکل است. از نظر این عکاسان، عبارت “راستگو” برای توصیف یک عکاس خبری مناسب تر است از توصیف او با عنوان “بی طرف”. فارغ این که عکاس خبری ترجیح می دهد که صادق باشد یا بی طرف،  مهم ترین نکته این است که لحظه ها را همان طور که هستند ثبت کند.

مهم این است که هیچ چیز را از بیرون به آنچه در جریان است تحمیل نکنید. برای مثال اگر یک عکاس خبری در حال عکاسی از صحنه خاکسپاری است، نباید به بهانه تاثیرگذاری بیشتر و دراماتیک کردن نتیجه عکس، از فردی بخواهد که عمداً در مقابل او گریه کند. احساسات واقعی  و اصیل باید ثبت شوند.

4- عکاسی خبری روایت گر است.

همان طور که پیش تر ذکر شد، عکاسی خبری باید داستانگویی کند. عکس ها باید با توضیحاتی کوتاه همراه باشند و خودشان بتوانند یک روایت را به مخاطب منتقل کنند.

برای مثال عکسی که دو دختربچه را در حال حمل یک جعبه کوچک لباس های قدیمی نشان می دهد، روای بهتری از عکس همان جعبه در حالی که روی آن نوشته شدن “جعبه لباس” است.

5- عکاسی خبری به زیبایی شناسی توجه دارد.

عکس های خبری معمولاً از اصول عکاسی پیروی می کنند که به جلب توجه مخاطبین از قشرهای مختلف کمک می کند. عکس هایی با فوکوس صحیح، زوایه مناسب و رنگ خوب قطعاً بیش از یک عکس با فوکوس اشتباه یا مات عمل می کند.

شاخه های مختلف عکاسی خبری

اگر می خواهید عکاسی خبری را به شکلی جدی ادامه دهید، باید به اندازه کافی شاخه های مختلف عکاسی خبری را بشناسید.

اخبار عمومی. این شاخه می تواند شامل عکاسی از هر نوع رخدادی که در زمان حاضر اتفاق می افتد شود. مثال های این شاخه عبارتند از: کنفرانس خبری، رونمایی از یک محصول و یا رخداد های خیریه و شبیه به آن.

اخبار فوری. این شاخه همان طور که مشخص است به حوادث و رخدادهای پیش بینی نشده و ناگهانی اختصاص پیدا می کند. آتش سوری، دزدی و حوادث رانندگی مثال هایی از حوزه خبری هستند.

عکاسی خبری مستند. این شاخه معمولاً شامل یک پروژه طولانی عکاسی از روند اتفاقات است. مثلا عکاسی که در کنار یک کاندیدای انتخابات ریاست جمهموری از ابتدای کمپین تبلیغاتی اش تا پایان حضور می یابد و یا عکاسی که هدفش روایت کردن داستان زندگی یک کودک یتیم است.

عکاسی ورزشی. رخدادهای ورزشی به سبب ماهیت غیرقابل پیش بینی و لحظه ای اتفاقاتی که در آن ها در جریان است، می توانند در حوزه عکاسی خبری قرار بگیرند. به ویژه آن که رخدادهای ورزشی ظرفیت خوبی برای روایت و داستان گویی دارند.

عکاسی پرتره خبری. اشتباه نکنید. این شاخه با عکاسی پرتره ای که می شناسید متفاوت است. عکس های پرتره خبری معمولاً شامل به تصویر کشیدن افراد مهم یک جامعه در محیط کارشان است. مانند: یک راننده حرفه ای اتومبیل در کنار ماشینش، یک پزشک شناخته شده در اتاق جراحی و یا رییس جمهور آمریکا در اتاق بیضی (اتاقی که جلسات کابینه آمریکا در آن تشکیل می شود).

آموزش نکات عکاسی خبری

حتی اگر سال هاست که عکاسی می کنید، لزوماً یک عکاس خبری خود نخواهید بود مگر آن که نکات اساسی این حرفه را بدانید.

1- عکس های خوب بهتر از نوشته و متن یک داستان را روایت می کنند. و برای گفتن یک داستان باید به این المان ها توجه کنید:

آ- فرد و جامعه

ب- احساسات. به خصوص احساساتی که فقط در صورت افراد بروز می کند.

ج- حرکات، اتفاقات

د- اتفاقاتی که به ندرت با آن مواجه می شوید. کسانی که شبیه دیگران نیستند. مثلاً پدری نابینا که از روی کتاب بریلش در حال قصه خوانی برای کودکش است.

2- عکس های شما باید متوجه صورت سوژه ها باشد نه پشت سرشان. از مردم در حال انجام فعالیت عکاسی کنید. از مردم در حالی که کاری به خصوص انجام می دهند، عکاسی کنید. از افراد در حال دست دادن خودداری کنید. عکس های تکراری مخاطب را خسته می کند.

3- به زاویه عکاسی تان توجه ویژه کنید. برای اطمینان از اینکه بهترین ترین زاویه برای عکاسی را انتخاب کرده اید، چند عکس در زوایای مختلف بیاندازید. این شبیه کاری ست که کارگردان یک فیلم در هنگام پیدا کردن بهترین زاویه فیلم برداری برای یک پلان انجام می دهد.

عکاسی خبری یک روش فعال برای داستان گویی و انتشار اخبار در گروه های مختلف مخاطبان است. در مقایسه با مقالات و نوشته ها، عکس ها بی شک جذاب تر هستند. مردم معمولاً جذب عکس ها می شوند به این علت که سرشار از رنگ و جذابیت هستند. در یک کلام بهترین ویژگی عکاسی خبری آن است که از کلمات و عبارات برای توصیف استفاده نمی کند، این خود تصاویر هستند که بی واسطه احساسات و واقیعات را بازگو می کنند.

 

منبع: https://contrastly.com

برای مطالعه بیشتر در خصوص دیگر سبکهای عکاسی می توانید از لینکهای زیر استفاده کنید:

عکاسی نجوم

عکاسی خیابانی

عکاسی کودک

عکاسی عروس

عکاسی تبلیغاتی

عکاسی مد

عکاسی در طبیعت

عکاسی معماری

عکاسی از غذا